افسردگی چیست :علائم و راههای درمان
در حالی که همه ما گهگاهی احساس غمگینی، بدخلقی یا ضعیف می کنیم، برخی از افراد این احساسات را به شدت، برای مدت زمان طولانی (هفته ها، ماه ها یا حتی سال ها) و گاهی اوقات بدون هیچ دلیل آشکاری تجربه می کنند. افسردگی چیزی بیش از یک خلق و خوی ضعیف است – این یک وضعیت جدی است که بر سلامت جسمی و روانی تأثیر می گذارد.
افسردگی چیست؟
در هر سال، حدود یک میلیون نفر در استرالیا افسردگی را تجربه می کنند. از هر شش زن یک نفر و از هر هشت مرد یک نفر در طول زندگی خود دچار افسردگی می شوند. خبر خوب این است که افسردگی قابل درمان است و درمان های موثری در دسترس است. هر چه یک فرد مبتلا به افسردگی زودتر به دنبال حمایت باشد، زودتر می تواند بهبود یابد.
علائم افسردگی
افسردگی بر نحوه تفکر، احساس و عمل افراد تأثیر می گذارد. افسردگی مدیریت روز به روز را دشوارتر می کند و در مطالعه، کار و روابط اختلال ایجاد می کند. فردی ممکن است افسرده شود اگر برای بیش از دو هفته بیشتر اوقات احساس غمگینی، ناراحتی یا بدبختی داشته باشد یا علاقه یا لذت را در اکثر فعالیت های معمول خود از دست داده باشد و همچنین چندین مورد از علائم و نشانه ها را در حداقل سه مورد تجربه کرده باشد. از دسته بندی های موجود در لیست زیر مهم است که توجه داشته باشید، همه افراد گاهی اوقات برخی از این علائم را تجربه می کنند و ممکن است لزوماً به این معنی نباشد که فرد افسرده است. به همین ترتیب، هر فردی که افسردگی را تجربه می کند، همه این علائم را نخواهد داشت.
احساسات ناشی از افسردگی
فرد مبتلا به افسردگی ممکن است احساس کند:
- غمگین
- بدبخت
- ناراضی
- تحریک پذیر
- غرق شده
- گناهکار
- ناامید
- فاقد اعتماد به نفس
- بلاتکلیف
- قادر به تمرکز نیست
- ناامید شده
- افکار ناشی از افسردگی
فرد مبتلا به افسردگی ممکن است افکاری مانند:
“من یک شکست خورده هستم.”
‘تقصیر من است.’
“هیچ وقت هیچ اتفاق خوبی برای من نمی افتد.”
‘من بی ارزشم.’
هیچ چیز خوبی در زندگی من وجود ندارد.
همه چیز هرگز تغییر نخواهد کرد.
“زندگی ارزش زیستن ندارد.”
مردم بدون من وضعیت بهتری خواهند داشت.
علائم رفتاری افسردگی
فرد مبتلا به افسردگی ممکن است:
کناره گیری از خانواده و دوستان نزدیک
بیرون رفتن را متوقف کنید
فعالیت های لذت بخش معمول خود را متوقف کنند
کارها را در محل کار یا مدرسه انجام ندهید
به الکل و آرام بخش ها تکیه کنید.
علائم فیزیکی افسردگی
فرد مبتلا به افسردگی ممکن است موارد زیر را تجربه کند:
همیشه خسته بودن
احساس بیماری و “دور شدن”
سردردهای مکرر، دردهای معده یا عضلانی
روده در حال تکان خوردن
مشکلات خواب
از دست دادن یا تغییر اشتها
کاهش یا افزایش وزن قابل توجه
علل افسردگی
در حالی که علت دقیق افسردگی مشخص نیست، تعدادی از چیزها را می توان با ایجاد آن مرتبط دانست. به طور کلی، افسردگی از یک رویداد منفرد ناشی نمی شود، بلکه از ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، روانی، اجتماعی و سبک زندگی ناشی می شود.
عوامل شخصی که می تواند منجر به افسردگی شود
عوامل شخصی که می تواند منجر به خطر افسردگی شود عبارتند از:
سابقه خانوادگی – افسردگی می تواند در خانواده ها ایجاد شود و برخی از افراد در معرض خطر ژنتیکی بیشتری قرار دارند. با این حال، این بدان معنا نیست که اگر یکی از والدین یا خویشاوندان نزدیک به این بیماری مبتلا باشد، فرد به طور خودکار افسردگی را تجربه خواهد کرد.
شخصیت: برخی از افراد ممکن است به دلیل شخصیت خود بیشتر در معرض خطر باشند، به خصوص اگر تمایل به نگرانی زیاد، اعتماد به نفس پایین، کمال گرا، حساس به انتقاد شخصی، یا انتقاد از خود و منفی بافی داشته باشند.
شرایط پزشکی جدی – اینها از دو طریق می توانند باعث افسردگی شوند. شرایط جدی می تواند به طور مستقیم باعث افسردگی شود یا از طریق استرس و نگرانی مرتبط به افسردگی کمک کند، به خصوص اگر شامل مدیریت طولانی مدت یک بیماری یا درد مزمن باشد.
مصرف مواد مخدر و الکل – هم می تواند منجر به افسردگی شود و هم می تواند منجر به افسردگی شود. بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی مشکلات مواد مخدر و الکل نیز دارند.
حوادث زندگی و افسردگی
تحقیقات نشان می دهد که ادامه مشکلات، مانند بیکاری طولانی مدت، زندگی در یک رابطه آزاردهنده یا بی توجه، انزوای طولانی مدت یا تنهایی یا قرار گرفتن طولانی مدت در معرض استرس در محل کار می تواند خطر افسردگی را افزایش دهد.
رویدادهای نامطلوب مهم زندگی، مانند از دست دادن شغل، جدایی یا طلاق، یا تشخیص بیماری جدی نیز ممکن است باعث افسردگی شود، به ویژه در میان افرادی که به دلیل ژنتیک، رشد یا سایر عوامل شخصی در معرض خطر هستند.
تغییرات در مغز
اگرچه تحقیقات زیادی در این زمینه پیچیده انجام شده است، اما هنوز چیزهای زیادی وجود دارد که ما نمی دانیم. افسردگی صرفاً نتیجه یک عدم تعادل شیمیایی نیست، مثلاً به این دلیل که یک فرد یک ماده شیمیایی خاص مغز را به مقدار زیاد یا کافی ندارد. با این حال، اعتقاد بر این است که اختلال در فرآیندهای پیام رسانی شیمیایی طبیعی بین سلول های عصبی در مغز به افسردگی کمک می کند.
برخی از عواملی که می تواند منجر به تنظیم خلق و خوی معیوب در مغز شود عبارتند از:
آسیب پذیری ژنتیکی
استرس های شدید زندگی
مصرف برخی داروها، مواد مخدر و الکل
برخی از شرایط پزشکی
اکثر داروهای ضد افسردگی مدرن بر فرستنده های شیمیایی مغز، به ویژه سروتونین و نورآدرنالین، که پیام ها را بین سلول های مغز منتقل می کنند، تأثیر دارند. تصور می شود که این نحوه عملکرد داروها است
برای افسردگی
سایر درمانهای پزشکی مانند تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS) و درمان تشنج الکتریکی (ECT) ممکن است برای افراد مبتلا به افسردگی شدید که با تغییر سبک زندگی، حمایت اجتماعی، درمان روانشناختی و دارو بهبود نیافتهاند، توصیه شود. در حالی که این درمانها بر فرآیند پیامرسانی شیمیایی مغز بین سلولهای عصبی نیز تأثیر میگذارند، روشهای دقیق کارکرد این درمانها هنوز در حال تحقیق است.
برای علائم افسردگی به دنبال حمایت باشید
افسردگی اغلب تشخیص داده نمی شود و در صورت عدم درمان می تواند ماه ها یا حتی سال ها ادامه یابد. این مهم است که در اسرع وقت به دنبال پشتیبانی باشید، زیرا هر چه زودتر فرد تحت درمان قرار گیرد، زودتر بهبود می یابد.
افسردگی درمان نشده می تواند اثرات منفی بسیاری بر زندگی فرد داشته باشد، از جمله مشکلات جدی در رابطه و خانواده، مشکل در یافتن و حفظ شغل، و مشکلات مواد مخدر و الکل.
هیچ راه ثابت شده ای وجود ندارد که افراد از افسردگی بهبود یابند. با این حال، طیف وسیعی از درمانهای مؤثر و متخصصان بهداشتی وجود دارند که میتوانند به افراد در مسیر بهبودی کمک کنند.
همچنین کارهای زیادی وجود دارد که افراد مبتلا به افسردگی می توانند برای خود انجام دهند تا به بهبودی و سلامتی آنها کمک کنند. نکته مهم یافتن درمان مناسب و متخصص بهداشتی مناسب برای نیازهای یک فرد است.
انواع افسردگی
افسردگی انواع مختلفی دارد. علائم برای هر یک می تواند از نسبتاً جزئی تا شدید متغیر باشد.
افسردگی شدید
افسردگی اساسی یا اختلال افسردگی اساسی اصطلاح فنی است که توسط متخصصان بهداشت و محققان برای توصیف شایع ترین نوع افسردگی استفاده می شود. اصطلاحات دیگری که گاهی اوقات استفاده می شود عبارتند از افسردگی تک قطبی یا افسردگی بالینی.
افسردگی را می توان به صورت خفیف، متوسط یا شدید توصیف کرد.
مالیخولیا
مالیخولیا یک اصطلاح قدیمی برای افسردگی است و هنوز هم گاهی اوقات برای توصیف نوع شدیدتر افسردگی با پایه بیولوژیکی قوی استفاده می شود، جایی که بسیاری از علائم فیزیکی افسردگی به ویژه مشهود است. به عنوان مثال، یکی از تغییرات عمده این است که می توان مشاهده کرد که فرد آهسته تر حرکت می کند یا تغییرات قابل توجهی در الگوی خواب و اشتهای خود دارد.
فرد مبتلا به مالیخولیا نیز بیشتر احتمال دارد که خلق و خوی افسرده داشته باشد که با از دست دادن کامل لذت در همه چیز یا تقریباً همه چیز مشخص می شود.
دیس تایمی
علائم دیستیمیا (که گاهی اوقات به آن اختلال افسردگی مداوم نیز گفته می شود) مشابه علائم افسردگی اساسی است، اما شدت کمتری دارد و پایدارتر است. یک فرد باید بیش از دو سال این افسردگی خفیف را داشته باشد تا تشخیص داده شود که مبتلا به دیس تایمی است.
افسردگی روانی
گاهی اوقات، افراد مبتلا به بیماری افسردگی ممکن است ارتباط خود را با واقعیت از دست بدهند. این می تواند شامل توهمات (دیدن یا شنیدن چیزهایی باشد که وجود ندارد) یا هذیان (باورهای نادرستی که توسط دیگران به اشتراک گذاشته نمی شود)، مانند باور اینکه آنها بد یا شرور هستند، یا اینکه تحت نظر هستند یا دنبال می شوند یا اینکه همه مخالف آنها هستند. . این به عنوان افسردگی روانی شناخته می شود.
افسردگی قبل و بعد از زایمان
زنان در دوران بارداری (معروف به دوره قبل از تولد یا قبل از تولد) و در سال بعد از زایمان (معروف به دوره پس از زایمان) در معرض افزایش خطر افسردگی هستند. این بازه زمانی (دوره تحت پوشش بارداری و سال اول پس از تولد نوزاد) ممکن است به عنوان دوره پری ناتال نیز نامیده شود.
بیشتر بخوانید:اضطراب و ترس در کودکان
علل افسردگی در این زمان می تواند پیچیده باشد و اغلب نتیجه ترکیبی از عوامل است. در روزهای بلافاصله پس از تولد، بسیاری از زنان دچار “بیبی بلوز” می شوند، که یک بیماری شایع مربوط به تغییرات هورمونی است که تا 80 درصد از زنان زایمان کرده را تحت تاثیر قرار می دهد.
«بیبی بلوز» یا استرس کلی ناشی از سازگاری با بارداری یا تولد نوزاد، تجربیات رایجی هستند، اما با افسردگی متفاوت هستند.
افسردگی طولانیتر است و میتواند نه تنها بر مادر، بلکه بر روابط او با نوزاد، رشد کودک، رابطه مادر با شریک زندگیاش و سایر اعضای خانواده تأثیر بگذارد.
از هر 10 زن یک نفر در دوران بارداری دچار افسردگی می شود. این میزان در سه ماه اول پس از بچه دار شدن به 16 درصد افزایش می یابد.
اختلال دو قطبی
اختلال دوقطبی در گذشته به عنوان «افسردگی شیدایی» شناخته میشد، زیرا فرد دورههایی از افسردگی و دورههای شیدایی را با دورههایی از خلق و خوی طبیعی در بین آنها تجربه میکند. علائم شیدایی برخلاف علائم افسردگی است و می تواند از نظر شدت متفاوت باشد. آنها عبارتند از:
- احساس بسیار خوبی داشتن
- داشتن انرژی فراوان
- افکار مسابقه ای
- نیاز کمی به خواب
- تند صحبت کردن
- در تمرکز بر روی کارها مشکل دارند
احساس ناامیدی و تحریک پذیری
این فقط یک تجربه زودگذر نیست. گاهی اوقات، فرد ارتباط خود را با واقعیت از دست می دهد و دچار توهم یا هذیان می شود، به ویژه در مورد ایده ها، توانایی ها یا اهمیت خود. سابقه خانوادگی اختلال دوقطبی می تواند خطر ابتلا به اختلال دوقطبی را در فرد افزایش دهد.
از آنجایی که اختلال دوقطبی شامل دورههای افسردگی میشود، غیر معمول نیست
یا یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی به اشتباه تشخیص داده شود که مبتلا به افسردگی اساسی است تا زمانی که یک دوره مانیک یا هیپومانیا داشته باشد. اختلال دوقطبی همچنین گاهی اوقات می تواند با سایر شرایط سلامت روان مانند اسکیزوفرنی اشتباه گرفته شود.
درمان اختلال دوقطبی اغلب با درمان افسردگی اساسی متفاوت است. بنابراین مهم است که هر زمان که فرد از نظر افسردگی ارزیابی می شود، این وضعیت را بررسی کنید.
بیشتر بخوانید:انواع اختلالات اضطرابی
اختلال سیکلوتیمیک
اختلال سیکلوتیمیک یک وضعیت غیر معمول است که اغلب به عنوان شکل خفیفتر اختلال دوقطبی توصیف میشود. فرد در طول حداقل دو سال، خلق و خوی نوسانی مزمن را تجربه می کند که شامل دوره های هیپومانیا (سطح خفیف تا متوسط شیدایی) و دوره هایی از علائم افسردگی، با دوره های بسیار کوتاه (حداکثر دو ماه) طبیعی بودن بین آنها می شود.
علائم برای مدت کوتاهتری ادامه مییابند، شدت کمتری دارند و به اندازهای منظم نیستند، بنابراین با معیارهای اختلال دوقطبی یا افسردگی اساسی مطابقت ندارند.
اختلال عاطفی فصلی (SAD)
SAD یک اختلال خلقی است که الگوی فصلی دارد. علت نامشخص است، اما ممکن است به تغییر در قرار گرفتن در معرض نور در فصول مختلف مربوط باشد.
SAD با اختلالات خلقی (چه دوره های افسردگی یا شیدایی) مشخص می شود که در یک فصل خاص شروع و پایان می یابد.
افسردگی تنها در زمستان رایج ترین روشی است که در آن افراد SAD را تجربه می کنند.
SAD معمولاً پس از دو یا چند سال وجود علائم مشابه در زمستان تشخیص داده می شود.
افراد مبتلا به SAD بیشتر دچار کمبود انرژی، خواب بیش از حد، پرخوری، اضافه وزن و هوس کربوهیدرات می شوند.
SAD در استرالیا نادر است و به احتمال زیاد در کشورهایی با روزهای کوتاه و دوره های طولانی تاریکی مانند آب و هوای سرد در نیمکره شمالی یافت می شود.