سنت های فرهنگی عجیب در سراسر جهان
تا به حال فکر کرده اید که فرهنگ های دیگر چگونه تعطیلات و سنت ها را جشن می گیرند؟ از گذاشتن شیر و کلوچه برای بابانوئل در ایالات متحده گرفته تا شقایق های سنتی دختران 15 ساله آمریکای لاتین تا رسم منحصربفردتر پریدن از روی نوزادان در اسپانیا یا پرتاب بشقاب در دانمارک، هر فرهنگی آیین ها و سنت های خاص خود را دارد – و در حالی که برخی ممکن است غیرمعمول تر از دیگران به نظر برسند، اما در سرزمین خود یک رسم عادی هستند.
ما در سایت اوجکده برخی از سنت های فرهنگی عجیب را در سراسر جهان گردآوری کرده ایم امیدواریم این مطلب مورد پسند شما واقع شود.
1. Satere Mawe Tribe Initiation، برزیل
قبیله Satere Mawe آمازون برزیل را خانه می نامد و کمترین تماس را با دنیای خارج دارد. این قبیله توانسته است بسیاری از سنت های باستانی را حفظ کند، از جمله شروع به بلوغ برای پسران جوان قبیله.
در سن 13 سالگی، پسران قبیله Satere Mawe مرد می شوند اما باید ارزش خود را از طریق مراسم آغاز به کار ثابت کنند. پسرها به جنگل می روند تا مورچه های گلوله خشمگین را درو کنند. گفته می شود که یک نیش مورچه به طول 30 برابر دردناک تر از نیش زنبور است یا به اندازه گلوله دردناک است و نام آنها را می دهند.
در دهکده، رئیس ارشد مورچه ها را در یک مخلوط گیاهی مست می کند و آنها را به اندازه ای از بین می برد که در یک جفت دستکش مخصوص ببافند و نیش ها به سمت داخل هستند. وقتی مورچه ها از خواب بیدار می شوند، مراسم شروع می شود.
پسران با قرار دادن دستان خود در دستکش به مدت 10 دقیقه در حالی که در یک رقص سنتی هدایت می شوند، شجاعت نشان می دهند. این مراسم 19 بار دیگر تکرار می شود تا پسران جوان بتوانند خود را مرد بنامند. طبق سنتهای Satere Mawe، شروع مورچه گلوله آنها را برای درد بزرگسالی و نحوه مدیریت درد بدون نشان دادن ضعف آماده میکند.
2. ال کولاچو، اسپانیا
این سنت در کاستریو د مورسیا، در شمال اسپانیا، ریشه در آیین های بت پرستانه دارد و از قرن هفدهم یک سنت محلی بوده است. به عنوان راهی برای پاکسازی روح یک نوزاد جدید، این سنت معمولاً به عنوان “پریدن نوزاد” شناخته می شود.
هر سال، در یکشنبه پس از جشن کورپوس کریستی، این مراسم که اکنون ترکیبی از سنتهای بت پرستی و کاتولیک است، با راهپیمایی در شهر آغاز میشود و در پایان پیادهروی، نوزادانی که در سال قبل متولد شدهاند به خاک سپرده میشوند.
روی یک تشک مردانی که لباس شیطان می پوشند بین بچه ها می دوند و از روی بچه ها می پرند. در مرحله بعد، رهبران کلیسای کاتولیک در منطقه بورگوس آنها را با آب مقدس پاک می کنند.
3. جوهر قرمز، کره جنوبی
اگر در شهرهای شلوغ یا در حومههای آرام کره جنوبی هستید، از جوهر قرمز استفاده نکنید. از لحاظ تاریخی در فرهنگ کره جوهر قرمز فقط برای یادداشت نام مردگان در فهرست خانواده استفاده می شد. اگر نام شخص زنده ای را با مرکب قرمز می نوشتند، نشانه آن بود که شخصی که این نام را نوشته بود آرزوی ضرر برای دیگری دارد.
در حال حاضر، استفاده از جوهر قرمز یک “نه” بزرگ در سراسر کشور است، به خصوص برای نوشتن نام. این بیادبانه و نشانه بدنیت نسبت به فردی که نامش ذکر شده است در نظر گرفته میشود، بنابراین بهتر است به سادگی از رنگ آن اجتناب کنید.
4. پرتاب ظروف شکسته، دانمارک
به دنبال راهی برای خوش شانسی هستید؟ دانمارکی ها مطمئناً روش منحصر به فردی برای انجام این کار دارند. در طول سال، مردم دانمارک ظروف، بشقابها، فنجانها یا کاسههای شکسته را تا شب سال نو ذخیره میکنند. در سال نو، آنها ظروف شکسته را به خانه دوستان و خانواده می اندازند تا برای آنها آرزوی موفقیت در سال جدید کنند.
یک راه کمتر تهاجمی برای آرزوی خوشبختی این است که به سادگی انبوهی از بشقاب های شکسته را در آستان یک عزیز بگذارید. قدمت این سنت به قرنها قبل برمیگردد و یکی از روشهای منحصربهفرد برای زنگ زدن در سال جدید است.
5. رامسپرینگا، ایالات متحده آمریکا
کلیسای آمیش مطمئناً منحصر به فرد است و یکی از جنبه های جالب آن، بلوغ سنتی «رامسپرینگا» است. آمیش ها یک جامعه مذهبی هستند که عمدتاً در بسیاری از مناطق پنسیلوانیا، اوهایو و ایندیانا و همچنین گروه های کوچکتر در سایر ایالت ها مستقر هستند. آنها ساده زندگی می کنند، بدون تکنولوژی مدرن یا مد.
با این حال، در سن 16 سالگی، کودکان آمیش برای اولین بار اجازه دارند زندگی خارج از جامعه را تجربه کنند. رامسپرینگا زمانی است که بچه ها ایمان خود و دنیای واقعی را به طور کامل کشف کنند تا بتوانند خودشان تصمیم بگیرند که آیا می خواهند به کلیسای آمیش بازگردند یا نه. چه نوجوانان پس از رامسپرینگا تصمیم به بازگشت بگیرند یا نه، زمان سپری شده در دنیای بیرون هرگز تلف نمی شود.
نوجوانان می توانند به تنهایی زندگی کنند یا با خانواده خود زندگی کنند، ماشین بخرند، به مهمانی های وحشیانه بروند، برای اولین بار الکل را امتحان کنند، تحصیل کنند (زیرا تحصیل در آمیش فقط تا کلاس هشتم می گذرد) و خیلی چیزهای دیگر.